فهرست مطالب

نشریه پژوهش های مشاوره
پیاپی 88 (زمستان 1402)

  • تاریخ انتشار: 1402/09/10
  • تعداد عناوین: 7
|
  • آزاده فروزانفر، مریم فاتحی زاده* صفحات 4-35
    هدف

    مراقبت گری برای روابط انسانی بنیادی است و نقش تعیین کننده ای در کیفیت و ثبات روابط زناشویی ایفا می کند. پژوهش حاضر با هدف تبیین مفهوم مراقبت گری زوجی انجام شد.

    روش

    این پژوهش به روش کیفی و با استفاده از رویکرد داده بنیاد در سال 1400 انجام شد. بدین منظور 10 زوج ساکن شهر الیگودرز با دارا بودن ملاک های ورود و با استفاده از نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع داده ها انتخاب و در پژوهش شرکت کردند. این افراد با استفاده از مصاحبه ی عمیق نیمه ساختاریافته مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با روش استراوس و کربین (2014(و نرم افزار MAXQDA20 انجام شد.

    یافته ها

    تحلیل داده ها منجر به شناسایی 78 کد باز و 13 کد محوری در قالب شرایط علی: تاریخچه ی زندگی و ازدواج آگاهانه؛ شرایط زمینه ای: بسترهای فردی و زوجی؛ شرایط مداخله گر: عوامل تسهیل کننده رفتاری و شناختی؛ موانع: عوامل فشارآور فردی و محیطی؛ راهبردهای تداوم بخش و ارتقاء بخش مراقبت؛ و پیامدهای فردی برای مراقبت کننده و مراقبت گیرنده و پیامدهای زوجی گردید و مقوله مرکزی با عنوان «مراقبتگری متقابل زوجی» انتخاب شد.

    نتیجه گیری

    نتایج پژوهش بیانگر این بود که عوامل دخیل در مراقبتگری زوجی حتی به قبل از ازدواج برمی گردد. مراقبتگری زوجی در گرو ازدواج آگاهانه و اقدامات سازنده و فعالانه زوج ها می باشد و فرایندی تعاملی و متقابل است که افزایش بینش و آگاهی زوج ها و استفاده از راهبردهای مراقبت جویی و مراقبت پذیری در تداوم آن موثر است.

    کلیدواژگان: مراقبت گری، زوج، پژوهش کیفی
  • فائزه الهی، حسین احمد برآبادی*، احمد حیدرنیا، هادی عباسی صفحات 36-59
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله آموزشی «محکم در آغوشم بگیر» بر آزار عاطفی زوج های شهر بجنورد انجام شد.

    روش

    این پژوهش از نوع آزمایشی تک آزمودنی با طرح ABA بود. جامعه آماری پژوهش شامل زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر بجنورد در سال 1399 بود. از این جامعه سه زوج که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند، به صورت هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس آزار عاطفی براهیمی استفاده شد. مداخله، برنامه آموزشی «محکم در آغوشم بگیر» بود که در 8 جلسه 120 دقیقه ای برای هر زوج به صورت جداگانه اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از نمودار، مقایسه و ارزیابی طراز، روند و تغییرپذیری داده ها در هر کدام از موقعیت های خط پایه، مداخله و پیگیری و در بین موقعیت های مورد اشاره انجام شد.

    یافته ها

    تحلیل داده های درون موقعیتی و بین موقعیتی زوج ها نشان داد که مداخله «محکم در آغوشم بگیر» بر کاهش آزار عاطفی زوج ها موثر است. در مرحله پیگیری نیز، نتیجه حاصل از مداخله استمرار یافت.

    نتیجه گیری

    با توجه به یافته های پژوهش حاضر، زوج درمانگران می توانند برای کمک به زوج های درگیر خشونت و آزار عاطفی، از مداخله آموزشی هیجان مدار «محکم در آغوشم بگیر» استفاده کنند.

    کلیدواژگان: زوج درمانی هیجان مدار، محکم در آغوشم بگیر، آزار عاطفی
  • احمدرضا کیانی*، افشین حسن زاده، یاسمن جمشیدیان، زهرا جهانبخشی صفحات 60-79
    هدف

    هدف از پژوهش حاضر پیش بینی اقدام به خودکشی بر اساس درد روانی، نیازهای بین فردی و فشار همسالان در دانش آموزان بود.

    روش

    روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان شهر رشت در سال 1400 بود که از بین آن ها 250 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس درد روانی اشنیدمن (1993)،  نیازهای بین فردی جوینر و همکاران (2006)، اقدام به خودکشی دهینگرا، بودوشک و اکانر (2016) و پرسشنامه محقق ساخته فشار همسالان  بودند و داده ها با همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

    یافته ها

    نتایج نشان دادند که بین درد روانی، ادراک سربار بودن و فشار همسالان با اقدام به خودکشی رابطه معنی داری وجود دارد (01/0>P). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که که درد روانی و تعلق پذیری خنثی قادر به پیش بینی اقدام به خودکشی در دانش آموزان می باشد (05/0>P). اما سهم درد روانی در پیش بینی اقدام به خودکشی در دانش آموزان بیشتر بود.

    نتیجه گیری

    . می توان نتیجه گرفت که کاستن از درد روانی دانش آموزان و بالا بردن میزان تعلق و ارزشمندی آنها از طریق درگیر کردن انها در فعالیت های معنادار و تعاملات انسانی می تواند باعث کاهش میزان خودکشی در آنها شود

    کلیدواژگان: درد روانی، نیازهای بین فردی، فشار همسالان، اقدام به خودکشی، دانش آموزان
  • عزت الله میرزائی*، الهام کشاورز مقدم، احسان عسگری، مهدی میرزایی صفحات 80-105
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی تجربه جهانی شدن فرهنگی (بر اساس معرف های سه گانه ی استفاده از موسیقی خارجی، استفاده از رسانه ی خارجی و فردگرایی) و مصرف پوشش غربی انجام شد.

    روش

    نوع پژوهش توصیفی و روش نیز پیمایش بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 02-1401 بود که به شیوه ی نمونه گیری تصادفی (خوشه ای چندمرحله ای) تعداد 384 نفر از آنها در دانشکده های اقتصاد، مدیریت و علوم اجتماعی و ادبیات و علوم انسانی به سیاهه جهانی شدن فرهنگی میرزایی (1400) پاسخ دادند.

    یافته ها

    بر اساس تجزیه و تحلیل داده ها می توان گفت بین استفاده از موسیقی خارجی و مصرف پوشش غربی رابطه ی مثبت و معنی دار با شدت متوسط (B=0.459)، بین استفاده از رسانه خارجی و مصرف پوشش غربی رابطه ی مثبت و معنی دار با شدت متوسط (B=0.563) و در نهایت، بین فردگرایی و مصرف پوشش غربی نیز رابطه ی مثبت و معنی دار با شدت نسبتا بالا (B=0.667) وجود داشت. بعلاوه نتایج نشان داد که سه متغیر استفاده از موسیقی خارجی، استفاده از رسانه خارجی و فردگرایی (به عنوان معرف های جهانی شدن فرهنگی) توانسته اند حدود 52 درصد از تغییرات مربوط به متغیر وابسته (مصرف پوشش غربی) را تبیین و پیش بینی نمایند.

    نتیجه گیری

    با توجه به یافته ها، پیشنهاد می شود سیاست گذاران فرهنگی ضمن اتخاذ تمهیدات لازم به منظور ارتقای سواد رسانه ای جوانان، نسبت به بازنمایی علائق و سلائق نسل جوان در برنامه های شبکه های داخلی، گونه ای تعدیل زمینه ای در راستای بهره گیری از شبکه های ماهواره ای صورت دهند، همچنین در راستای جلوگیری از نفوذ عناصر ناهمگن فرهنگی، سرمایه گذاری لازم در جهت تولیدات موسیقی خوب متناسب با سلیقه ی جوانان اعمال شود و در نهایت در زمینه ی لباس های اسلامی- ایرانی، گونه ای از طراحی های جدید و متنوع مطابق با سلیقه ی بانوان مطمح نظر قرارگیرد.

    کلیدواژگان: جهانی شدن فرهنگی، مصرف پوشش غربی، موسیقی، رسانه، فردگرایی
  • محمد کهربائی کلخوران علیا*، زینب پندار صفحات 106-127
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی اشتغال به کار در فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی رشته مشاوره انجام شد.

    روش

    پژوهش حاضر از نوع کیفی و با روش تحلیل مضمون انجام گرفته است. جامعه مورد مطالعه فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی رشته مشاوره بود که 15 نفر با روش هدفمند و گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. نمونه گیری تا جایی ادامه یافت که با افزایش حجم نمونه، حجم داده ها به شکل چشمگیری افزوده نمی شد و در واقع داده ها به حد اشباع رسیدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. سوالات بازپاسخ مصاحبه، مبتنی بر مبانی نظری الگوی شغلی چندمحوری شفیع آبادی تدوین شده بود و بعد از کدگذاری اولیه، به تحلیل مضامین و دسته بندی مقوله ها پرداخته شد.

    یافته ها

    تحلیل یافته های حاصل از مصاحبه منجر به استخراج 2 مضمون اصلی، 6 مضمون نیمه فرعی و 22 مضمون فرعی درباره چالش های اشتغال از 88 کد شده است. مضامین اصلی عبارتند از چالش های درون فردی و چالش های برون فردی؛ چالش های درون فردی شامل 2 مضمون نیمه فرعی مسائل شخصیتی و مسائل شناختی است و چالش های برون فردی شامل 4 مضمون نیمه فرعی تحت عنوان مسائل اقتصادی، مسائل آموزشی، مسائل فرهنگی-اجتماعی و مسائل حرفه ای بود.

    نتیجه گیری

    یافته های بدست آمده از مضامین فرعی مسائل شناختی و شخصیتی نشان می دهند که شناخت ابعاد مختلف رشته تحصیلی در زمان انتخاب آن و ویژگی های شخصیتی در انتخاب و یافتن شغل متناسب با رشته تحصیلی فارغ التحصیلان مشاوره حائز اهمیت است. همچنین نتایج بدست آمده از مضامین چالش های برون فردی نیز نشان می دهند، معضلات اقتصادی و معیشتی، آموزش کم کیفیت و غیرکاربردی در دوره کارشناسی دانشگاه ، عدم تنوع در شغل های مرتبط، دشواری حرفه مشاوره و زمان بر بودن، موانعی هستند که باعث می شوند دانشجویان این رشته پس از فراغت از تحصیل، نتوانند در شغل متناسب با رشته مشاوره مشغول به کار شوند.

    کلیدواژگان: آسیب شناسی اشتغال، رشته مشاوره، مقطع کارشناسی، الگوی چندمحوری شفیع آبادی، پژوهش کیفی
  • فاطمه محمودی، محمدرضا بلیاد، معصومه ژیان باقری*، مهدی شاه نظری، کیانوش زهراکار صفحات 128-147
    هدف

      توجه به سطح سلامت و بهزیستی روان شناختی دانشجویان به عنوان مهمترین آینده سازان کشور،  از اهمیت بسزایی برخوردار است. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی و ارایه یک مدل پیش بینی  از بهزیستی روان شناختی آنها براساس ذهن آگاهی با میانجی گری سبک های مقابله ای بود.

    روش

      روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود که با روش مدل معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری تحقیق دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی بودند که از بین آنها 365 نفر  با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ذهن آگاهی، سبک های مقابله ای و بهزیستی روان شناختی استفاده گردید. پایایی و روایی ابزارها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تاییدی مورد تایید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده شد.

    یافته ها

    یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که ذهن آگاهی بر سبک مقابله ای مساله مدار (917/8=  t) و بهزیستی روان شناختی (269/9= t)  اثر مثبت و معنادار ی دارد اما بر سبک هیجان مدار (497/7=-t) و سبک اجتنابی (232/6=-t) اثر منفی و معناداری دارد. همچنین سبک مقابله ای مساله مدار بر بهزیستی روان شناختی (288/3=t)، اثر مثبت و معناداری دارد اما اثر سبک هیجان مدار و سبک اجتنابی بر بهزیستی روان شناختی  به لحاظ آماری معنادار نیست. همچنین نقش میانجی سبک مقابله ای مساله مدار در رابطه ذهن آگاهی و بهزیستی روان شناختی (098/3=t) معنی دار است.

    نتیجه گیری

    نتایج نشان داد که مدل پیش بین ارائه شده از برازش مناسبی برخوردار است و متغیرهای ذهن آگاهی و سبک مقابله ای مساله مدار در بهزیستی روان شناختی اثرگذار هستند.

    کلیدواژگان: ذهن آگاهی، سبکهای مقابلهای، بهزیستی روان شناختی
  • شیده فصاحتی، علی کوپکن شیر افکن*، محمد قمری صفحات 148-172
    هدف

    این پژوهش با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نگرش به ازدواج و ملاک های انتخاب همسر در دانشجویان مجرد صورت گرفت.

    روش

    روش پژوهش به صورت نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه و پیگیری دو ماهه بوده است. جامعه آماری این پژوهش 167 نفر از دانشجویان مجرد دانشگاه علامه طباطبایی بود که در سال تحصیلی 1400-99 مشغول به تحصیل بودند. اعضای نمونه به صورت تصادفی انتخاب شدند و در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس استفاده گردید.

    یافته ها

    آموزش درمان مبتنی بر پذیرش بر مولفه های نگرش به ازدواج و ملاک های انتخاب همسر در دانشجویان مجرد موثر است.

    نتیجه گیری

    براساس نتایج پژوهش پیشنهاد می گردد از آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در مشاوره پیش از ازدواج استفاده گردد.

    کلیدواژگان: اثربخشی، درمان مبتنی بر پذیرش، نگرش به ازدواج، ملاک انتخاب همسر، دانشجو، مجرد
|
  • Azadeh Forouzanfar, Maryam Fatehizade* Pages 4-35
    Aim

    Caregiving is fundamental to human relationships and plays a crucial role in the quality and stability of marital relationships. The present study aimed to explain the concept of couple caregiving.

    Methods

    This qualitative research was conducted in 2021, adopting a grounded theory approach. For this purpose, ten couples residing in city of Aligudarz (Iran) were selected based on inclusion criteria and purposive sampling. The sampling continued until data saturation was reached. These individuals were examined through semi-structured, in-depth interviews. Data were analyzed using Strauss and Corbin’s (2014) method and the MAXQDA20 software. 

    Findings

    The data analysis led to the identification of 78 open codes and 13 axial codes in the form of causal conditions: life history, conscious marriage; contextual conditions: individual and couple contexts; efficient couple relationship; Intervening conditions: behavioral and cognitive facilitating factors; obstacles: personal and environmental stressors; Strategies for sustaining and improving care, and persona; outcomes for the caregiver and care recipient and couple outcomes and the central theme of “reciprocal couple caregiving” was chosen.

    Conclusions

    The findings indicated that factors influencing couple caregiving extend to the time before marriage. Couple caregiving involves conscious marriage and proactive and constructive actions of the couple. It is an interactive and reciprocal process that enhances the insight and awareness of the couple, and the use of care-seeking and caregiving receptivity strategies significantly contributes to its continuity.

    Keywords: Caregiving, Couple, Qualitative Study
  • Faeze Elahi, Hossein Ahmad Barabadi*, Ahmad Heydarnia, Hadi Abbassi Pages 36-59
    Aim

    The aim of this study was to determine the effectiveness of Emotional Couple Therapy Training (Hold Me Tight) on couples' emotional abuse.

    Methods

    The current study was an experimental ABA single-subject design investigation. The statistical population consisted of all couples who had attended counseling centers in city of Bojnord (Iran) during 2021. From this population, three couples who had met the inclusion criteria were purposefully selected. The Emotional Abuse Scale (EAS) was used to collect data in three stages (baseline, intervention, and follow-up). The intervention consisted of the emotional couple therapy training (hold me tight) that was administered in eight 120-minute sessions for each of the 3 pair of couples. Data analysis primarily included visual analyses, such as level, trend, and variability at three stages of baseline, intervention, and follow-up, both as within-condition, and between-condition layers.

    Findings

    Results showed that the emotional couple therapy training (Hold Me Tight) is effective in reducing emotional abuse. The effectiveness of the results lasted for two months after the intervention.

    Conclusion

    Given the effectiveness of emotional couple therapy, therapists are recommended to draw on this protocol to help couples struggling with emotional problems such as abuse and violence.

    Keywords: Emotional Couple Therapy, Hold Me Tight, Emotional Abuse
  • Ahmadreza Kiani*, Afshin Hasanzade, Yasaman Jamshidian, Zahra Jahanbakhshi Pages 60-79
    Aim

    The aim of this study was to predict suicide attempt based on psychological pains, interpersonal needs, and peer pressure in students.

    Methods

    The research method was descriptive-correlational. The statistical population of the study included all students in city of Rasht (Iran), from which 250 people were selected through random sampling. Research instruments included Schneidmann (1993) Psychache Scale, Joiner et al. (2006) Interpersonal Needs, Dehingra, Budoshk, & O'Connor (2016) Suicide Attempt, and a peer pressure researcher-made questionnaire through which data was collected and analyzed using Pearson correlation and regression.

    Finding

    The results showed that there was a significant relationship between psychological pain (psychache), perceived burdensomeness, and peer pressure with suicide attempts (P <0.01). And the results of regression analysis showed that psych ache and neutral belongingness can predict suicide in students (P <0.05). But the role of psychological pain has a higher power of predictability in suicide attempts among students.

    Conclusion

    It can be concluded that psychological painss and neutral belonging are important factors that can predict suicide in students.

    Keywords: Psychache, Interpersonal Need, Peer Pressure, Suicide Attempt, Students
  • Ezatollah Mirzaei*, Elham Keshavarz Moghadam, Ehsan Asgari, Mehdi Mirzaei Pages 80-105
    Aim

    The present study was conducted with the aim of investigating the relationship between the experience of cultural globalization (based on the three indicators of using foreign music, using foreign media, and individualism) and consuming western clothing.

    Methods

    The type of research was descriptive and the method was survey. The statistical population included all female undergraduate students of Shiraz University in the academic year of 2022-23, of which 384 of them who responded came from colleges of economics, management, social sciences, literature and humanities who were selected trhough random multi-stage cluster sampling.

    Findings

    Based on data analysis, it can be said that there is a positive and significant relationship between the use of foreign music and the consumption of western media (B=0.459), and between the use of foreign media and the consumption of western media. There is a positive and significant relationship with medium intensity (B=0.563); and finally, there was a positive and significant relationship between individualism and consumption of western clothing with relatively high intensity (B=0.667). In addition, the results showed that the three variables of using foreign music, using foreign media, and individualism (as indicators of cultural globalization) were able to explain and predict about 52% of the changes related to the dependent variable (consumption of western clothing).

    Conclusion

    Based on the findings, it is suggested that the cultural policy makers, while taking the necessary measures to promote the media literacy of the youth, should make some kind of contextual adjustment in the direction of using satellite networks, in relation to the representation of the interests and tastes of the young generation in the programs of the domestic networks. To prevent the influence of culturally heterogeneous elements, the necessary investment should be applied in the direction of good music productions according to the taste of young people. Finally, in the field of Islamic-Iranian clothes, a variety of new and diverse designs according to the taste of women should be considered.

    Keywords: Cultural Globalization, Consumption Of Western Clothing, Music, Media, Individualism
  • Mohammad Kahrobaei Kalkhoran Olia*, Zeynab Pendar Pages 106-127
    Aim

    The present study was conducted with the aim of employment pathology in undergraduate counseling graduates.

    Methods

    The present study is qualitative and has been done by content analysis method. The study population was undergraduate counseling graduates in which 15 people were selected as a sample by targeted and snowball methods. Sampling continued until the data reached saturation. Semi-structured interviews were used to collect data. After the initial coding, the topics were analyzed and the categories were categorized.

    Findings

    The analysis of the findings of the semi-structured interview led to the extraction of 2 main themes, 6 sub-themes and 23 sub-themes on employment challenges from 88 codes. The main themes are intrapersonal challenges and extrapersonal challenges; Intrapersonal challenges include two sub-themes: personality issues and cognitive issues, and interpersonal challenges include four sub-themes: economic issues, educational issues, socio-cultural issues, and professional issues.

    Conclusion

    Findings obtained from the sub-themes of cognitive and personality issues show that it is important to know the different dimensions of the field of study at the time of choosing it and personality traits in choosing and finding a suitable job appropriate to their field of study. The results obtained from the sub-topics of external challenges also show that the unhealthy economic situation and livelihood problems on the failure to achieve a job commensurate with education, poor quality and non-practical education in the undergraduate course, lack of diversity in related jobs, the difficulty of the counseling profession and the time consumption are obstacles that make it difficult for graduates of this field at the undergraduate level to be employed in more suitable jobs.

    Keywords: : Employment Pathology, Counseling, Undergraduate, Shafiabadi Multi-Axis Model
  • Fatemeh Mahmoudi, Mohammadreza Beliad, Masoumeh Jian Bagheri*, Mehdi Shah Nazari, Kianoosh Zahrakar Pages 128-147
    Aim

    Paying attention to the level of health and psychological well-being of students as the most important future-makers of the country is of great importance. Therefore, the aim of this study was to investigate and present a predictive model of their psychological well-being based on mindfulness mediated by coping styles.

    Methods

    The method of this study was descriptive-correlational which was done by structural equation modeling method. The statistical population of the study included undergraduate students of Shahid Beheshti University in Tehran (Iran), three hundred sixty five of whom participated in the study through cluster sampling. In order to collect data, mindfulness, coping styles and psychological well-being questionnaires were used. The reliability and validity of the instruments were confirmed using Cronbach's alpha coefficient and confirmatory factor analysis. To analyze the data, structural equation method was used with Amos software.

    Findings

    The results of this study showed that the effect of mindfulness on problem-oriented style and psychological well-being is significantly positive, but its effect on emotion-oriented style and avoidance style is significantly negative. The effect of problem-oriented style on psychological well-being is positive and significant, but the effect of emotion-oriented style and avoidance style on psychological well-being is not significant. Also, the mediating role of problem-oriented coping style about the effect of mindfulness on psychological well-being is significant.

    Conclusion

    The results showed that the predictive model presented has a good fit and the variables of mindfulness and problem-oriented coping style are effective in psychological well-being.

    Keywords: Mindfulness, Coping Styles, Psychological Well-Being
  • Shide Fasahati, Ali Shirafkan*, Mohammad Ghanbari Pages 148-172
    Aim

    This research was conducted with the aim of evaluating the effectiveness of the acceptance and commitment therapy towards marriage and the criteria for choosing a spouse by unmarried students.

    Methods

    This was a pre and post test with a 2 month follow-up. The statistical population of this research included 167 unmarried students of Allameh Tabatabai University who were studying in the academic year of 2020- 2021. The sample were randomly selected and covariance was used for analysis.

    Findings

    The results and findings indicated that the teaching of acceptance-based therapy is effective on the components of attitude towards marriage and the criteria for choosing a spouse in single students.

    Conclusion

    Based on the results of the research, it is suggested that acceptance and commitment therapy could be use in premarital counseling

    Keywords: Effectiveness, Acceptance-Based Therapy, Attitude Towards Marriage, Criteria For Choosing A Spouse, Student, Single